Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
destination port
U
بندر تحویل کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
Other Matches
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
cabotage
U
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
ex quay
U
تحویل در بندر مقصد
cargo handling at port
U
جابجایی کالا در بندر
port of debarkation
U
بندر مقصد حمل کالا
goods inwards sheet
U
برگ تحویل کالا
d. of goods
U
تحویل کالا یا اجناس
deliveries
U
تحویل کالا دادن
delivery
U
تحویل کالا دادن
delivery order
U
دستور تحویل کالا
freight forwarder
U
مقام تحویل دهنده کالا
free on truck
U
تحویل کالا روی کامیون
free on rail
U
تحویل کالا روی قطار
free carrier
U
تحویل به حمل کننده کالا
cod
U
پرداخت نقدی به مجرد تحویل کالا
cod
U
وصول وجه در موقع تحویل کالا
Payment on delivery of goods.
U
پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
goods on approval
U
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
futures
U
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
free docks
U
نوعی قرارداد که در ان کالا را دربندر مبدا به بندرگاه تحویل می دهند
ex works
U
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
ex quay
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
free carrier
U
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
free on rail
U
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
c.i.f.
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
charges forward
U
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage
U
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
cumulative delivery diagram
U
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
U
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
supporting goods
U
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
U
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
impact shipment
U
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
barter with someone
U
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life
U
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
U
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
U
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
harboring
U
بندر
cril
U
سد بندر
seaports
U
بندر
seaport
U
بندر
harbored
U
بندر
wayside
U
بندر
harbors
U
بندر
harboured
U
بندر
harbour
U
بندر
harbours
U
بندر
harbourless
U
بی بندر
port
U
بندر
harbouring
U
بندر
bar
U
پیش بندر
secondary port
U
بندر فرعی
aport
U
بسوی بندر
aport
U
روبه بندر
seaports
U
دریا بندر
inner harbor
U
بندر داخلی
bars
U
پیش بندر
harbour master
U
رئیس بندر
harbour master
U
متصدی بندر
free port
U
بندر ازاد
treaty port
U
بندر پیمانی
port of destination
U
بندر مقصد
seaport
U
بندر دریایی
seaport
U
دریا بندر
seaports
U
بندر دریایی
outer harbor
U
پیش بندر
on berth
U
در داخل بندر
naval port
U
بندر دریایی
minor port
U
بندر کوچک
port of entry
U
بندر مقصد
port watch
U
نگهبان بندر
malaga
U
بندر مالاگا
port
U
بندر ورودی
jetties
U
اسکله بندر
jetty
U
اسکله بندر
destination port
U
بندر مقصد
harbour dues
U
حقوق بندر
registered port
U
بندر مشخص
port
U
بندر گاه
main port
U
بندر اصلی
terminal port
U
بندر مقصد
port of embarkation
U
بندر عزیمت
harbor master
U
راهنمای بندر
Abidjan
U
بندر ابیجان
Bissau
U
بندر بیسائو
Calcutta
U
بندر کلکته
longshoreman
U
باربرلنگرگاه بندر
port of call
U
بندر لنگراندازی
port of call
U
بندر توقف
longshoremen
U
باربرلنگرگاه بندر
harbor master
U
رئیس بندر
ports of call
U
بندر توقف
ports of call
U
بندر لنگراندازی
Douala
U
بندر دوالا
Sydney
U
بندر سیدنی
Tel Aviv
U
بندر تلآویو
Yangon
U
بندر یانگون
wharfmaster
U
رئیس بندر
Plymouth
U
بندر پلیموت
free ports
U
بندر ازاد
way port
U
بندر سر راه
procurement rate
U
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
lay day
U
روز معطلی در بندر
out port
U
بندر دور از مقصد
lay an embargo on
U
در بندر توقیف کردن
George Town
U
بندر جرج تاون
jetty
U
موج شکن بندر
put into port
U
وارد بندر شدن
jetties
U
موج شکن بندر
Georgetown
U
بندر جرج تاون
Cape Town
U
بندر کیپ تاون
port watch
U
پست نگهبانی بندر
embargoes
U
توقیف کشتی در بندر
harbourage
U
پهلو گرفتن در بندر
bender gestalt test
U
ازمون طرحهای بندر
harbor control tower
U
برج مراقبت بندر
named port of destination
U
بندر مقصد مشخص
captain of the port
U
افسر انتظامات بندر
entry plan
U
طرح ورود به بندر
cril
U
مانع دهانه بندر
embargo
U
توقیف کشتی در بندر
portcall
U
زمان رسیدن وسایل به بندر
controlled port
U
بندر نظامی کنترل شده
named port of shipment
U
بندر مشخص برای حمل
water bailiffs
U
مامور تفتیش کشتیها در بندر
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
Free pree (trade,port).
U
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
to lay one on a ship
U
کشتی را در بندر توقیف کردن
roustabout
U
کارگر اسکله یا بندر گاه
out bound
U
عازم بیرون رفتن از بندر
afloat support
U
لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
fast cruise
U
ازمایش سریع ناو در بندر
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع کاروان دریایی
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع ستون موتوری
bender visual motor gestalt test
U
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test
U
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
port of embarkation
U
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
yhis port is not yet peopled
U
این بندر هنوز اباد نشده است
portcapacity
U
فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
sandbar
U
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
process
U
تحویل
devolvement
U
تحویل
landing, storage, delivery
U
تحویل
utilization
U
تحویل
transter
U
تحویل
solstice
U
تحویل
bailment
U
تحویل
prehension
U
تحویل
processes
U
تحویل
deliveries
U
تحویل
delivery
U
تحویل
freeing
U
تحویل
frees
U
تحویل
liveries
U
تحویل
freed
U
تحویل
free
U
تحویل
livery
U
تحویل
prize of war
U
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
portmark
U
علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
ex factory
U
تحویل در کارخانه
fob
U
تحویل کشتی
smooth delivery
U
تحویل بی اشکال
exs
U
تحویل از کشتی
ex mill
U
تحویل در کارخانه
free docks
U
تحویل در بارانداز
catcher's side
U
سوی تحویل
forward delivery
U
تحویل دراینده
exq
U
تحویل در بارانداز
forward delivery
U
تحویل به وعده
cargo delivery
U
تحویل بار
recorded delivery
U
تحویل سفارشی
demand satisfaction
U
تحویل درخواستها
delivery valve
U
سوپاپ تحویل
delivery to the home
U
تحویل در خانه
delivery terms
U
نحوه تحویل
delivered
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
consigned
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
committed
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
delivery terms
U
شرایط تحویل
delivery table
U
میز تحویل
delivery speed
U
سرعت تحویل
delivery side
U
سمت تحویل
delivery order
U
حواله تحویل
delivery notice
U
اعلامیه تحویل
forwarded
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
bailment
U
تحویل جنس
bailee
U
تحویل گیرنده
deliverable
U
قابل تحویل
deliverable state
U
در حالت تحویل
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com